A Queer Diaries

جمعه، دی ۲۳، ۱۳۸۴

من اگه خدا بودم

هر کسی جای خدا بود
شاهد این روزگار و این زمین زار
دست کم معجزه ای می کرد
برای بچه های بی کس و بیمار
اگه کفره کلام من . یکی حرفی بگه بهتر
وگرنه در بازی واژه . نمی بازم من کافر
صدای زنگ بی رحمی سر هر کوچه و برزن
به گریه می رسد از درد دل سنگ و دل آهن
...
اگه دیوار کجی ها رفته بالا تا ثریا
دست معمار خدا بود خشت اول من و ما
چه عیبی داشت اگه فردا جهان بهتر از این می شد
خدا می رفت و یک مادر پرستار زمین می شد
اگه کفره کلام من . یکی حرفی بگه بهتر
وگرنه در بازی واژه نمی بازم من کافر
صدای زنگ بی رحمی سر هر کوچه و برزن
به گریه می رسد از درد دل سنگ و دل آهن
من اگه خدا بودم
شهر بم هرگز نمی لرزید

4 Comments:

  • سلام.روزبه جان به اینکه خدا اختراع ماهاست یا نه به اینکه خدا طبیعت هست یا نه کاری ندارم.خدا رو همونجوری که تعریف کردی تو شعر حساب میکنم.اگه میتونستی جای خدا باشی...چه خوبه که همه چیز همونجوری باشه که ما میبینیم و رازی پشت پرده نباشه.خوش است خلوت اگر یار یار من باشد.اگر...اون خدایی که تو اوردی تو شعر یه جایی زندگی میکنه که هندسه متفاوتی با هندسه فضایی ما داره.خوبی اونجا طبق فرمول خاصی ساخته میشه که وقتی از مرز اون دنیا به این دنیا وارد میشه ممکنه به نظر ما با فرمولهایی که ما داریم اسمش بدی شه.حتما فیلم ایس ونتورا رو دیدی

    By Blogger koooootah, at ۱۲:۵۵ بعدازظهر, دی ۲۵, ۱۳۸۴  

  • سلام روزبه.احساستو تحسین می کنم.

    By Anonymous ناشناس, at ۷:۴۳ بعدازظهر, دی ۳۰, ۱۳۸۴  

  • انفجار ۲


    کاترينا


    http://in7taaaaaaa.persianblog.com

    By Anonymous ناشناس, at ۴:۲۹ بعدازظهر, بهمن ۰۲, ۱۳۸۴  

  • asheghe Ebi va shaer in ahangam :(
    rozi 10000bar in ahange ebio migosham

    By Anonymous ناشناس, at ۵:۵۶ بعدازظهر, فروردین ۲۸, ۱۳۸۹  

ارسال یک نظر

<< Home