A Queer Diaries

جمعه، آبان ۱۱، ۱۳۸۶

بیل را بکش

ׁׁׁׁ

ׁׁׁׁاحتمالا فیلم Kill Bill (بیل را بکش) را دیده­اید. ماجرای فیلم، موضوع زنیست که در روز عروسی­اش توسط نامزد سابق خود – که تروریستی حرفه­ایست - تیرباران می­شود، اما نمی­میرد، در کما فرو می­رود و بعد از چند سال، هنگامی که از بیهوشی در می آید برای انتقام از او اقدام می­کند و موفق هم می­شود.

ׁׁׁׁصحنه­ی پایانی فیلم، جایی که "بئاتریس کیدو" بالاخره "بیل" را پیدا می کند ، از وی درباره علت کارش می­پرسد. بیل نیز جواب می­دهد: من آدمکشی حرفه­ای هستم، آیا اینقدر واکنش من برایت غیر منتظره بود؟ بئاتریس می­گوید: اگر بپرسی که قادر به انجام آن کار بودی جواب می­دهم البته که بودی، اما هیچ وقت فکر نمی­کردم که بخواهی و یا بتوانی آن را با من انجام بدهی و مرا نیز بکشی؛ بیل خنده­ای می­کند و پاسخ می­دهد: واقعا متاسفم ولی اشتباه کردی.

ׁׁׁׁحالا شرایط من نیز مانند بئاتریس است. می­دانستم می­تواند اما فکر نمی­کردم بخواهد یا بتواند با من اینکار را بکند....

ׁׁׁׁ

ׁׁׁׁ
اشتباه کردم.



"Bill: I'm a killer, I'm a murdering bastard, you know that. And there are consequences to breaking the heart of a murdering bastard. You experienced some of them.
Was my reaction, really, that surprising?

Beatrix: If, it was. Could you do what you did? Of course you could. But I never thought you would, or could, do that to me.

Bill: I'm really sorry, Kiddo, but you thought wrong."

18 Comments:

  • یعنی چی ؟
    شوخیه ؟

    By Anonymous ناشناس, at ۱:۱۸ ق.ظ., آبان ۱۱, ۱۳۸۶  

  • عزیزم
    نردبان این جهان ما و منی است
    عاقبت این نردبان افتادنی است
    لاجرم آن کس که بالاتر نشست
    استخوانش سخت‌تر خواهد شکست

    ***
    هر کسی به دردی مبتلاست
    هرکسی داد دلش بر دردی بر هواست
    امیدوارم تو را مبتلا به هیچ دردی نبینم
    دلت شاد باشد
    و خودت هم در زندگی ات موفق باشی
    همانطور که تا حالا با اراده ات به خیلی از آرزوهایت رسیده ای باز هم امیدورام با همون اراده ات به به ارزوهای دیگرت نیز برسی
    موفق باشی روزبه عزیزم

    By Anonymous ناشناس, at ۱:۱۹ ق.ظ., آبان ۱۱, ۱۳۸۶  

  • خيلي وقتها با اينكه يه چيزي رو ميدوني اما تا حسش نكني يا اتفاق نيافته باورت نميشه
    مثله همون قاتله
    ....
    خوشحالم كه هستي و مينويسي

    By Blogger بهبد پرشان, at ۱:۲۳ ق.ظ., آبان ۱۱, ۱۳۸۶  

  • هزار باده ناخورده در رگ تاکست... عزیز دلم، رزوگار است، که بالا و پست دارد. بهترین ها رو برات آرزو می کنم و شیرین ترین هایی که در انتظارت هستند. همینطور امیدوارم شیرینی های گذشته رو یادت بمونه و گاهی مزمزه کنیشون

    By Blogger Soulmate, at ۱۰:۴۲ ب.ظ., آبان ۱۱, ۱۳۸۶  

  • in bache khoshkela hamashon hamintoran

    By Anonymous ناشناس, at ۴:۱۷ ب.ظ., آبان ۱۴, ۱۳۸۶  

  • اشتباه...کاش حقیقتش هم مثل گفتنش راحت بود...متاسفم روزبه

    By Blogger Sepehr, at ۱۲:۳۴ ق.ظ., آبان ۱۸, ۱۳۸۶  

  • یه موقعی که روزای بدی بود برام
    می خوندمت
    آرزو می کردم که روزای خوبت و سیر موفقیتت ادامه داشته باشه
    حالا هم باز آرزو می کنم

    By Anonymous ناشناس, at ۷:۰۵ ب.ظ., آبان ۲۰, ۱۳۸۶  

  • سلام روزبه عزیز.
    بعد مدتها سکوت تو غربت بالاخره تصمیم گرفتی بنویسی.
    خوشحالم ولی چیزی که نگرانم می کنه همین پسته که یه جورایی گنگه!
    منظورت چیه؟؟
    نکنه خدای نکرده منظورت میلا...؟!!

    By Anonymous ناشناس, at ۸:۴۷ ق.ظ., آبان ۲۲, ۱۳۸۶  

  • جالبه! من هم تازگی‌ دوباره این فیلم رو دیدم. شوکه شدم وقتی دیدم یکی هم پیدا شده به این فیلم تو این بازه زمانی رفرنس بده.

    By Anonymous ناشناس, at ۱:۴۲ ق.ظ., آبان ۲۴, ۱۳۸۶  

  • سلام
    فکر می کنم اولین باره دارم وبلاگتون رو می بینم ( درست یادم نیست ) به هر حال!
    اجازه هست روی پسر لینکتون کنم؟

    By Anonymous ناشناس, at ۳:۵۳ ق.ظ., آبان ۲۵, ۱۳۸۶  

  • متشکر که اجازه دادین
    درضمن پسر انتظار لینک متقابل نداره و نخواهد داشت
    از این به بعد جز لینک مطلب های پسر هم خواهید بود

    By Anonymous ناشناس, at ۳:۰۵ ب.ظ., آبان ۲۵, ۱۳۸۶  

  • خوبی؟ یه سری به وبلاگم بزن

    By Blogger Soulmate, at ۲:۲۵ ب.ظ., آبان ۳۰, ۱۳۸۶  

  • نشد که یادت نره هیچ چیز نشد نداره

    By Blogger koooootah, at ۳:۲۰ ب.ظ., آذر ۱۵, ۱۳۸۶  

  • http://alfonso-galletti.blogspot.com/

    By Anonymous ناشناس, at ۸:۲۷ ب.ظ., آذر ۱۸, ۱۳۸۶  

  • به "دفتر خاطرات" خوش آمدید.شما لینک شدید
    www.dnhr.blogfa.com

    By Anonymous ناشناس, at ۱۲:۰۳ ب.ظ., آذر ۲۱, ۱۳۸۶  

  • دولوی خشت، املت و 60% سینا

    By Blogger Alfons, at ۲:۰۵ ب.ظ., آذر ۲۳, ۱۳۸۶  

  • دلم میگیره اینجا ...

    من دلم سخت گرفته است
    از این مهمانخانه ی مهمان کش
    دود اندوه
    ...

    By Anonymous ناشناس, at ۶:۵۳ ب.ظ., دی ۲۷, ۱۳۸۶  

  • پَ کّجای؟ پَ چرا نمیای؟

    By Blogger Soulmate, at ۱۱:۰۴ ب.ظ., دی ۲۹, ۱۳۸۶  

ارسال یک نظر

<< Home